کیاوشکیاوش، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما

هفت ماهگیت مبارک عزیز دلم

با دو روز تاخیر 7ماهگیت مبارک کیاوش جونم خونه نبودم که بیام بروز کنم اما با کلی عکس اومدم این عکس هفت ماهیگیت که دوتا مروارید کوچولوی خوشگلتم معلومه عکس تولد بابات که قول داده بودم کیاوش کتابخور!!! شما و بابایی آش دندونی که مامانی زحمت پختشو کشید و مامان یاسی هم تزیین اش کرد و نقاشی که مامان یاسی رو کمد اتاقت کشیده   عاشقانه عاشقتم...       ...
28 بهمن 1392

بازم بیقراری...

پریشب هر نیم ساعت بیدار میشدی و گریه ی انچنانی من تقریبا نخوابیدم و تو رو روی پام تاپ میدادم که بخوابی همش میگفتم یعنی چشه؟دیروز صبح که داشتی واسم دلبری میکردی و میخندیدی دیدم لثه ی بالات هم شکافته شده و دندونت معلومه من فدای بیقراریهات بشم که درد داری مامانم چقدر عجله داری تند تند دندونات درآد؟ همش باید نگران باشم قطره آهن که میدم بعدش حتما به هر زوری هست آب بدم بخوری تا دندونات سیاه نشه امیدوارم موفق شم. دو روز دیگه 7ماهه میشی عید نزدیکه من از بچگیم عاشق عید بودم اون حال وهوای قبل عید،بازارای شلوغ،ماهی قرمز،سبزه عدسی که مامانی میذاشت و همیشه فوق العاده میشد،تخم مرغایی که منو خاله گلبرگ و بابایی رنگ میکردیم،تخم مرغی که اولین روز عید ه...
24 بهمن 1392

اولین برف زمستون

از دیشب داره برف میباره و من خیلی خوشحالم اگرچه هنوز کاملا روی زمین ننشسته چون با بارون همراهه ولی حس خوبیه دیدن بارش برف سفیدی برف پاکی دل تو رو یادم میندازه اینکه همه ی بچه ها مثل تو معصومن و  نیاز به یه سرپناه گرم دارن تو این هوا انیدوارم هیچکسی توی این سرما بی سرپناه نباشه گسرکم تو هم با قلب پاک ات دعا کن... ساعت نزدیک 12شبه و مامانی آش دندونیه تو رو بار گذاشته دستش درد نکنه از صبح درگیر بوده راستی از پریروز(6ماه و 14روز)سینه خیز میری اما دنده عقب!!! در ضمن تو گریه هات ماما هم میگی... عاشقانه عاشقتم...
12 بهمن 1392

مروارید پسرکم دراومده

کیاوش قشنگم دندونت نیش زده اما هنوز کاملا نیومده بیرون(6بهمن-6ماه و 10روز)ولی میشه دندونای کوچولو و خوشگلتو دید حسابی هم تیزه!!! یکشنبه هم مادر جونت واست آش دندونی پخت که خیلی خوشمزه شد  مامانی هم قراره بپزه اما صبر میکنیم تا خاله گلبرگ و ترگل از آبادان بیان(جمعه میان هورااااا)بعدش میپزیم بدون خاله ات نمیچسبه بهمون! الان شما رو پای من خوابی و شبا خیلی بیقراری نمیدونم از دندونه یا نه فدات شم که وقتی اشکاتو میبینم اعصابم خورد میشه که چرا نمیتونم کاری برات بکنم   ساعت خوابا بازم عوض شده 11.5شب میخوابی تا7.5صبح وسطشم 4-5بار بیدار میشی!!!کی میشه تو خوابالو بشی با هم تا لنگ ظهر بخوابیم؟؟ سالم که باشی بقیه چیزا مهم نیستن عزیزم ه...
9 بهمن 1392
1